به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، او چهارمین فرزند خانواده بشمار میرفت با اینحال پدرش، مشهدی محمد حسین، به اوعلاقه خاصی داشت.
او نیز منزلت پدر خویش را بدرستی شناخته بود. پدری که با شغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به بهترین نحو تربیت نماید.
ابراهیم نوجوان بودکه طعم تلخ یتیمی را چشید و از آنجا بود که همچون مردان بزرگ، زندگی را به پیش برد.
دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت و دبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان و کریمخان زند. و توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود.از همان سالهای پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی را شروع کرد.
حضور در هیئت جوانان وحدت اسلامی و همراهی و شاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیار در رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد.
او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد.
ابراهیم در آن دوران همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز و بوم مشغول شد.
او اهل ورزش بود. ورزش را با ورزش پهلوانان یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در کشتی و والیبال چیره دست بود و هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید و مردانه می ایستاد.
این مردانگی را میتوان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی دراز وگیلان غرب تا دشتهای سوزان جنوب مشاهده کرد.
حماسههای او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی میکند .
در والفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچههای گردانهای کمیل و حنظله درکانالهای فکه مقاومت کردند ولی تسلیم نشدند.
سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچههای باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگرکسی او را ندید.
او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند، چرا که گمنامی صفت یاران محبوب خداست.
خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص 12
زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار شهید ابراهیم هادی
کد خبر 569855
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷
- ۲ نظر
- چاپ
ابراهیم در اول اردیبهشت سال ۱۳۳۶در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود.